کد خبر: 1300246
تاریخ انتشار: ۰۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
مهدی مولایی

از جنگ بصره بازگشته بودند. با فتح و پیروزی و با غنیمت‌های بسیار. از طلا و نقره و جواهر و شمشیر و مرکب. خزانه کوفه مالامال از غنیمت‌های قیمتی و پر زرق بود. کیسه‌هایی مملو از سکه و صندوقچه‌هایی لبریز از خلخال‌ها و گردن‌آویز‌ها و انگشتر‌های طلا. سهم رزمندگان و مجاهدان تقسیم شده‌بود و الباقی، ذخیره در خزانه حکومت بود. پیکی از دختر خلیفه، دختر امیرالمؤمنین، نزد علی‌بن‌ابی رافع رسید. «خانم فرمودند شنیده‌ایم که گردن‌آویزی از مروارید سپید در خزانه دارید که چشم همه سپاهیان را گرفته؛ اگر امکان دارد سه روز امانتش بدهید که در عید قربان خود را به آن زینت دهیم. اگر آسیبی به آن رسید، خود ضامن جبران آن هستیم». ابن‌ابی رافع گردنبند را امانت سپرد و فردای آن روز، امیرالمؤمنین گردن‌آویز را بر گلوی دخترک شناخت. پرسیدند چطور به دستش آوردی؟ عرض کرد: به صورت عاریه از علی‌بن‌ابی رافع، خزانه‌دار حکومت خواستمش. حضرت به دنبال او فرستاد که «ا‌تخون المسلمین؟» آیا به مسلمانان خیانت می‌کنی؟ به لرز صدا گفت که هیهات! به خدا پناه می‌برم از خیانت بر مسلمین! فرمود: چگونه بدون اذن من و رضایت مسلمین به دختر امیرالمؤمنین عاریه داده‌ای؟ عرض کردم: یا امیرالمؤمنین! او دختر توست؛ از من خواست که عاریه‌ای به او بدهم و من هم به صورت عاریه مضمونه مردوده به او داده‌ام، من آن را از اموال خودم ضمانت کردم و بر من واجب است که سالم آن را به بیت‌المال برگردانم. حضرت فرمود: همین امروز آن را برگردان و برحذر باش از اینکه دوباره چنین کنی، که در آن صورت تو را عقوبت خواهم کرد. سپس فرمود: اگر دخترم گردنبند را به صورت عاریه مضمونه مردوده نمی‌گرفت، نخستین فرد هاشمی بود که دستش را به خاطر دزدی قطع می‌کردم!
این تنها بیان حاکی از قاطعیت و سختگیری حضرت در برابر تخلف فرزندان و نزدیکان خودشان نیست. در خطبه ۴۱ کتاب شریف نهج‌البلاغه خطاب به عبدالله بن زمعه، کارگزار متخلف حکومت امیرالمؤمنین، هم حضرت قاطعانه به وی گوشزد می‌کنند که «به خدا سوگند، اگر حسن و حسین کاری را که تو انجام دادی مرتکب می‌شدند، از من هیچ نرمشی نمی‌دیدند و به خواسته خود (برای بخشش یا چشم‌پوشی) نمی‌رسیدند، تا اینکه حق را از آنها بازستانم و باطلی را که از ظلمشان پدید آمده نابود کنم.» ماجرای عقیل‌بن‌ابوطالب، برادر امیرالمؤمنین و درخواست مالی وی از حضرت و واکنش ایشان را هم همه به کرات شنیده و بر آن آگاهند. تاریخ پر فراز و نشیب اسلام و حتی انقلاب اسلامی مملو است از تخلفات و استفاده فرزندان و بستگان مسئولان از جایگاه آنها که گاه با برخورد‌های عادلانه و قاطعانه سختی در برابر این لغزش‌ها ایستادگی شده‌است؛ از برخورد قاطعانه معروف آیت‌الله محمدی گیلانی با فرزند خود که منجر به اعدام وی شد تا برخورد آیت‌الله حسنی امام‌جمعه ارومیه و آیت‌الله جنتی با فرزندان و بستگان خود. گاه خدای ناکرده فرزندان مشئومی می‌توانند سابقه مجاهدات دیرینه و پاک‌دستانه پدرانی باتقوا را مخدوش کنند. با نگاهی به نقل‌های تاریخی از برخورد‌ها و تذکرات حضرت امیرالمؤمنین به فرزندان و بستگان درجه اول خود و الهام از برخورد‌های بدون تبعیض بزرگان انقلاب اسلامی با فرزندان متخلف خود، می‌توان تکلیف امروز مسئولان را به روشنی کشف کرد. 
اگر خدای ناکرده از فرزندانتان تخلفی، بزرگ یا کوچک، سر زد و افکار عمومی جامعه تصور تبعیض و تفاوت میان فرزندان خود و فرزندان شما کردند، از خدا تقوا کنید و مقابلشان بایستید و عدالت را اجرا کنید؛ که فرزندان شما عزیزتر از فرزندان علی نیستند. اگر تخلف و لغزشی از نزدیکانتان به اثبات رسید، بگذارید همه در برابر قانون برابر باشند و کسی به پشتوانه نام پدر بر گرده‌های مردم نتازد. که نزدیک بود زبیر از اهل‌بیت شود، تا وقتی پسرش پا به جوانی گذاشت!

برچسب ها: طلا ، نقره ، جواهر
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار